کتایون من ماه من

کتایون من ماه من

یه دختر دارم شاه نداره صورتی داره ماه نداره
کتایون من ماه من

کتایون من ماه من

یه دختر دارم شاه نداره صورتی داره ماه نداره

عناوین یادداشت‌ها

  • سری 4 خرید لباس شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1392 12:59
    سری 4 خرید لباس
  • مجموعه خرید لباس عید نوروز سال 93 سری سوم شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1392 12:58
    مجموعه خرید لباس عید نوروز سال 93 سری سوم
  • مجموعه خرید لباس عید نوروز سال 93 شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1392 12:56
    مجموعه خرید لباس عید نوروز سال 93
  • سال 1391 مبارک شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1392 12:54
    سال 1391 مبارک
  • مهد گیلاس مراسم یلدای 90 شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1392 12:53
    مهد گیلاس مراسم یلدای 90 چه خوب بود
  • پارک ملت یک جمعه خوب و مفرح شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1392 12:51
    پارک ملت یک جمعه خوب و مفرح
  • هم مهدی های من سال 91 مهدکودک گیلاس شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1392 12:48
    دوستان من
  • [ بدون عنوان ] چهارشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1392 22:57
    شاید یه کم دیر ولی آغاز دوباره ای برای دل نوشته های کتایونی پیش اوومد عزیزم الان که دارم اینارو توی پیجتمی نویسم تو داری با مامانی شام می خوری وکارتون سنجابها رو می بینی راستی تبلت مامانی بهانه ای شد برای شروع دوباره بلاگری ما .
  • وای کتایون من ؛ این دقیقه هاست که مثل باد می گذره ... یکشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1390 13:55
    عسلم الان که دارم اینو واست می نویسم کاملن حس می کنم که این روزها مثل برق و باد از روبروی تو و من می گذرن و تو هر روز بزرگتر و من هر روز به تو علاقه مند تر ، نه ؛ عاشق تر ؛ نه نه ؛ وابسته تر می شم . تو در همین لحظه که من اینو برات می نویسم دقیقن 1سال و 6 ماه و یک روز و 15 ساعت و 11 دقیقه و 45 ثانیه از عمرت می گذره .
  • خوب به سلامتی بالاخره دخترمون هم صاحبخونه شد . یکشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1390 13:47
  • یک فیگور از کتایون پس از صرف ناهار یکشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1390 13:45
  • کتایون که از آبتنی برگشته بود ... دوشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1390 09:20
  • اسباب بازی بچه های امروز دوشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1390 09:07
  • سال نو مبارک دوشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1390 09:00
    ۲۹ اسفند ۸۹
  • کتایون آرتا کوثر دوشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1390 08:53
  • تماشای بازی بچه ها ُکوثر - آرتا - کتایون دوشنبه 22 فروردین‌ماه سال 1390 08:49
  • یه عیدی دیگه پنج‌شنبه 18 فروردین‌ماه سال 1390 12:53
    راستی خاله مهرنوش دوست مامی واست از آلمان یه عروسک خرسی باحال آورده بود .
  • دوباره سیب بچین حوا..من خسته ام..بگذار از اینجا هم بیرونمان کنند پنج‌شنبه 18 فروردین‌ماه سال 1390 09:20
    دوباره سیب بچین حوا..من خسته ام..بگذار از اینجا هم بیرونمان کنند ...
  • کوک کن ساعتِ خویش ! سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 07:44
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 کوک کن ساعتِ خویش ! اعتباری به خروسِ سحری، نیست دگر دیر خوابیده و برخاسـتنـش دشـوار است کوک کن ساعتِ خویش ! که مـؤذّن، شبِ پیـش دسته گل داده به آب و در آغوش سحر رفته به خواب کوک کن ساعتِ خویش ! شاطری نیست در این شهرِ بزرگ که سحر برخیزد شاطران با...
  • خاطرات بهاری - یک خواب کودکانه پنج‌شنبه 11 فروردین‌ماه سال 1390 23:22
  • خاطرات بهاری - دید و بازدید ها پنج‌شنبه 11 فروردین‌ماه سال 1390 23:13
    کتایون عزیزم بابا بزرگ و مامان بزرگ و دایی سیروس و خاله ها در اولین روزهای سال نو مهمون تو بودند و بابابزرگ با سفره هفت سین مامی عکس یادگاری گرفت .
  • خاطرات بهاری - عیدی های سال 90 پنج‌شنبه 11 فروردین‌ماه سال 1390 23:05
    گل قشنگم سال نود با عیدی های زیادی برای تو شروع شد ؛ عزیز ؛ مامان بزرگ , بابابزرگ , دایی سیروس ، دایی سروش , خاله سیما , خاله نسترن ؛ خاله نسیمه ؛ خاله ناهید ؛ عمه مرضی , عمه زهرا , عمو حسن ؛ عمو حسین , عمو مصطفی , عمو علی , دایی جان جلال ؛ خاله جان هما ؛ خاله جان توران ؛ خاله جان ایران , خاله جان نسرین ؛ خاله جان...
  • خاطرات بهاری - بهار 90 پنج‌شنبه 11 فروردین‌ماه سال 1390 22:54
    کتایون گل من امشب ما مهمون خونه عمه زهرا بودیم و تو تا می تونستی با آرتا و کوثر بازی کردی راستی عمه جون یه عالمه غذاهای خوشمزه درست کرده بود .
  • امروز، همان فردای دیروزهاست پنج‌شنبه 4 فروردین‌ماه سال 1390 07:44
    آینده جایی است که اتفاق‌ها خواهند افتاد. می‌شنوم که گریه می‌کنی، آینده جایی است که تو ممکن است موفق، شاد، پولدار، زیبا، مشهور، مشغول به کار، و غرق در بهترین‌ها شوی. اینها نقشه یا رویا یا چیزهای دیگر هستند، اما دوباره باید بگویم که زمان حال جایی است که تو واقعاً در آن هستی و رویایی هم در کار نیست ! این لحظه، همان زمانی...
  • زنگ انشاء سه‌شنبه 24 اسفند‌ماه سال 1389 08:17
    انشای من هر وقت من یک کار خوب می کنم مامانم به من می گوید بزرگ که شدی برایت یک زن خوب می گیرم. تا به حال من پنج تا کار خوب کرده ام و مامانم قول پنج تایش را به من داده است. حتمن ناسرادین شاه خیلی کارهای خوب می کرده که مامانش به اندازه استادیوم آزادی برایش زن گرفته بود. ولی من مؤتقدم که اصولن انسان باید زن بگیرد تا آدم...
  • 18-f-teh دوشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1389 13:30
  • آتیش زدم به مالم دوشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1389 13:21
  • نردبان انسانی دوشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1389 12:57
  • کاربرد دیگر یخچال دوشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1389 12:53
  • آشپزی مدرن دوشنبه 23 اسفند‌ماه سال 1389 12:50